از اشتباهاتی که هیشوخت فراموشش نخواهم کرد، اینه که سه چار ساعت قبل از بازی استقلال پدیده به سمت خونه م که تو حلق استادیومه راه افتادم! یک ساعت و نیم با محمد و سما به هر دری میزدیم راهی که قفل نباشه به اون سمت پیدا نمیکردیم، و بعد از اون بی خیال ناهار خوردن و هر کاری کردن شدیم، من میدون فردوسی که سه چار تا ایستگاه اتوبوس تا استادیوم فاصله داره از بچه ها جدا شدم و پیاده راه افتادم سمت خونه. در طول مسیر، نسبت خانوم ها به آقایون یک به دویست و پنجاه بود! اصلا و ابدا هیچ ایده ای نسبت به کاری که کرده بودم نداشتم و نمیدونستم به خونه میرسم یا قبل از اون میشینم و های های گریه میکنم و یا حتی غش میکنم همین وسط میوفتم. فقط یادمه اوایل با دقت راه میرفتم و بعد از اینکه یکی از مزاحم ها، مرزهای کلام رو درنوردید و در فاصله پنج سانتی گوشم شیپور زد (!)، بیخیال دقت و تعجب و وحشت شدم و با حداکثر سرعتی که میتونستم به سمت خونه یه چیزی بین راه رفتن و دویدن کردم!!
خلاصه که میخوام بگم، فارغ از هر حرف تکراریی، فارغ از هر انتقاد و پیشنهادی که اصلا به درد مردمان سرزمینمون نمیخوره دیگه، اگه خونت نزدیک استادیومه و خانوم هستی از هف هش ساعت قبل بازی تو خونه بمون یا اگه نشد تا دو سه ساعت بعد بازی خونه نیا!

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها