حون میکنم تا هفته رو آخر برسونم این روزا. هر روزی که میاد میگم کاش تموم نشه و میگم کاش تموم شه. به پایان بخش و پایان ترم اطفال نزدیک میشیم. امتحانی که یادم نیست گفتم یا نگفتم، امتحانی که تو سه روز و در سه مرحله گرفته میشه. یک روز تستی و یک روز تشریحی و یک روز آسکی. شیش هف روزه که علاوه بر بخش اطفال و کلاس های تئوریش، کلاس های تئوری روان هم شروع شده. آبجی جون اومده مشهد که همزمان به کار های دندونمم برسم. دیروز بالاخره کشیدمش. اما پلن درمانو به پیشنهاد خودم عوض کردم! گفتم که خب اگه ارتودنسی کنم دندون پنج و هفت و هشت پر نمیکنن جاشو؟ و گفتن که شدنیه. هم آبجی هم م متخصص لثه و ارتو. و من خر ذوق شدم.
آبجی خوش زبونی کرد طبق معمول و نمدونم چه مهره ماری داشت که دستیار دکترم شده و کنارش کار میکرد.
خلاصه، آره جون میکنم و هفته تموم نمیشه. و خدا بخیر کنه اطفالی رو که نشده بخونم هنوز.

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها